بطور كلي دو روش عمده براي كار تئاتر با كودكان و نوجوانان وجود دارد:
الف) روش كار با « متن آماده نمايشي» يا ( نمايشنامه )
ب ) روش كار « بديهه سازي» يا « نمايش خلاق»
برنامه ها و شيوه كار اين دو روش با يكديگر تفاوتهاي اساسي دارد و نتايج حاصله نيز طبعاً متفاوت است. همانطور كه از عنوان پيداست در روش كار با متن آماده نمايشي، معمولاً نمايشنامه مكتوب و اصطلاحاً «متن» نمايش، به صحنه كشيده مي شود؛ اما در روش بديهه سازي يا نمايش خلاق، نمايش از صحنه به متن كشيده مي شود و هركدام از اين روشها براي اجراي خود، نيازمندي ويژگيهاي خاصي هستند و قابليتهايي دارند كه در اينجا به بررسي مختصر آنها مي پردازيم:
فلسفه به مجموع آراء و نظريات انديشمندان درباره هستي يا جهان، شناخت و ارزش اطلاق ميشود. در اين معنا فلسفه، رشتهاي از دانشهاي بشر تلقي ميگردد. بايد ديد آيا کودکان از لحاظ توان عقلي در سطحي قرار دارند که بتوانند با آراء و نظريات فيلسوفان آشنا شوند؟
روي آورد رايج در فلسفه براي کودکان، افزايش مهارت تفکر انتقادي و اثربخش کودکان را وجهة همت خود ميداند. مقاله حاضر با به چالش گرفتن مفهوم فلسفه در اين روي آورد از فلسفه براي کودکان، جهتگيري تلفيقي را براي آن پيشنهاد ميکند.