بشر از ابتدای خلقت که از مواهب طبیعت استفاده میکرده، در مورد جنگل سه مرحله را پشت سر گذاشته است. در مراحل اولیه که زندگی بدوی داشته برای احتیاجات خود به نابود کردن جنگلها به صورت بی رویه پرداخته، و در مرحله شبانی برای چرای دام و ایجاد زمین زراعتی به قطع درخت اقدام نموده و در آخرین مرحله که اهمیت این سرمایه خدادادی بر آن مسجل شده به بهره برداری اصولی از آن پرداخته است و در این مرحله گاهی احساس نموده که با کاشت درخت و جنگلکاری میتواند اشتباهات گذشته را جبران نماید و یا به دلایل اقتصادی اقدام به جنگل کاری نموده است در کشور ما نیز آئین درخت کاری یکی از سنتهای باستانی بوده و حکام ایران فرامینی برای درختکاری و حمایت از آن صادر میکردند. ولی بعد از طی زمان و هجوم طوایف بیگانه به این سرزمین مجالی برای اقدام به این اصل انسانی باقی نمانده، تا آنجا که اقوام بیشماری در طی قرون گذشته از شرق و غرب به تاخت و تاز در این سرزمین پهناور پرداختهاند و بدون هیچ گونه دلسوزی به قطع اشجار اقدام نمودند، شواهد تاریخ نشان میدهد که قسمت عمدهای از مملکت از جنگل پوشیده بوده ولی امروزه آثاری از آن باقی نیست و به استثناء شیب شمالی البرزکه از برکت رطوبت دریای خزر برخوردار است، در سایر نقاط ایران کمبود رستنی به معنی واقعی به چشم میخورد حتی در استانهای مرکزی پیشروی کویر به طرف شهرها، عریان بودن خاک مسئله بزرگی است و فرسایش خاک به حد اعلاء صورت میگیرد، در نقاط عاری از جنگل فقط وجود قلمستانهای تبریزی نام جنگل را به خود میگیرند، و این کشت در ایران از نظر تاریخچه قدمت قابل توجهی دارد، به ویژه آنکه بستر رودخانهها همیشه محل مناسبی برای قلمستان به حساب میآمده است. مهار کردن کوه هاو جنگلکاری در سطح وسیع همیشه در بوته فراموشی بوده تا اینکه در نیم قرن اخیر درختکاری صورت جدیتری به خود گرفته و با تأسیس سازمانهای مسئول این امرکار خود را آغاز نمود و با لنتیجه، بنگاه جنگلها و سازمان جنگلبانی در گذشته و بالاخره وزارت کشاورزی و سازمان جنگلها اقدام همه جانبه ای در امر جنگلکاری در ایران صورت دادهاند تا اینکه امروزه با وارد نمودن سوزنی برگان سریع الرشد و گونههای مختلف صنوبر جنگلکاری در سطح وسیع انجام شده و همچنین به منظورتثبیت خاک و احداث پارکهای جنگلی و موارد عدیده دیگر باید جنگلکاری عملی گردد، بویژه آنکه سطح وسیعی از مملکت را مناطق استپی و خشک پوشانیده و ایجاد جنگل مصنوعی به منظور متعدد لازم به نظر میرسد، زیرا محصولات جنگلی همیشه جای عمدهای در اقتصاد کشور خواهد داشت.
اصولاً اراضی حاصلخیز همیشه در اختیار کارهای کشاورزی گذاشته میشود و برای جنگلکاری اراضی فقیر انتخاب میگردد و بر حسب معمول زمینهای شیب دار را برای این منظور در نظر میگیرند، وجود بادشکنها برای ایجاد پردههای حفاظت کننده در مقابل شنهای متحرک ضرورت دارند، لذا اکنون چند سالی است که مسائل مورد توجه سازمانهای دولتی بوده و دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران دراین اقدام مفید نیز سهمی دارد.
هدف جنگلکاری:
در اغلب کشورهای جهان به منظورهای خاصی به عمل جنگلکاری مبادرت میورزند و بطور خلاصه هدفها عبارتاند از:
1-از نقطه نظر اقتصادی: به منظور تأمین چوب صنعتی و سوخت برای اهالی مناطقی که دور از جنگل طبیعی زندگی میکنند این جنگلکاری اغلب به وسیله سازمانهای دولتی صورت میگیرد.
2-از نقطه نظر کشاروزی: ایجاد بادشکنها و همچنین تثبیت خاک به منظور جلوگیری از فرسایش انجام میپذیرد.
3-گاه نیز جنگلکاری را به منظور احداث پارکهای جنگلی و گردشگاههای عمومی برای سلامت مردم به وجود میآورند. بطور کلی زمینهای مناسب برای کشاورزی همیشه در اختیار کشاورزان گذاشته میشود و مناطقی را که تا اندازهای برای فلاحت مناسب نیستند برای جنگلکاری اختصاص میدهند. بنابراین دشتهای حاصلخیز به امر کشاورزی سپرده میشود و زمینهای شیب دار را جهت جنگلکاری در نظر میگیرند. اهمیت جنگل و جنگلکاری بطوری محسوس گردیده که در تمام نقاط دنیا امروزه برنامههای وسیعی برای تکثیر آن تدوین مینمایند. بخصوص که در امر کشت سوزنی برگان توجه خاصی مبذول میگردد، چنانچه در بعضی مناطق دنیا سطح وسیعی به وسیله جنگلکاری پوشیده شده و برای مثال کشت اکالیپتوس در شمال افریقا؟ و کاج دریائی در مغرب فرانسه را میتوان نام برد. در کشور ما ایران فقط چند سالی است که نهضت جنگلکاری به وجود آمده بویژه آنکه به کشت انواع سوزنی برگان اقدام مینمایند، با اینکه کشت مصنوعی درختان جنگلی به منظور ایجاد یک جنگل از دست رفته و یا واکاری نقاط تهی در داخل جنگل صورت میگیرد ولی گاهی هم بدلیل عامل اقتصادی موقعیت ایجاب مینماید تا به منظورهای خاصی از وجود گونههای سریع الرشد استفاده نمایند بنابراین به کشت گونههای مناسب داخلی و خارجی اقدام میکنند در کشور ما جنگلهای سرسبز در شیبهای شمالی البرز واقع شدهاند، ولی در سنوات اخیر به علت بهره برداریهای بی رویه از این سرمایه خدادادی قسمت عمدهای از جنگلها دستخوش نابودی قرار گرفتند و برای ترمیم آن شاید جایز باشد پا را از جنگل شناسی کلاسیک فراتر گذاشته و در روش جنگل شناسی مردن به کاشت گونههای مناسب اقدام نمائیم لذا اکنون باید هدف را مشخص ساخت و آنگاه به انتخاب گونه پرداخت و بعد از اینکه هدف کاملاً مشخص گردید در مرحله دوم انتخاب گونه امری ضروری به نظر میرسد. در مورد گونههای، داخلی تجارب معمولی میتواند به ما کمک شایانی بنماید زیرا شرایط اکولوژیکی طوری بوده که با گونههای داخلی سازگاری پیدا کرده است. ولی در مورد گونههای خارجی همیشه باید احتیاجات لازم را مدنظر قرار داد، زیرا وارد کردن گونههای خارجی باید با شرایط اقلیم موطن جدید مطابقت داشته باشد تا از آن نتیجه مطلوب حاصل گردد. در امر جنگلکاری با گونههای خارجی مقدماتی لازم دارد که قبل از اقدام به جنگل کاری باید مراعات گردد، و عبارتاند از:
1-استقرار کشت مقایسهای به صورت آزمایش.
2-مرحله حذف.
3-مرحله کشت به صورت توده جنگلی.
4-جنگل کاری با مقیاس بزرگ.
انتخاب گونه
برای انتخاب گونه جنگلی شرایط اکولوژیکی یکی از صول اساسی به شمار میرود. در امر انتخاب گونه، جنگلی منطقه را باید بررسی کرد، انتخاب گونههای غیر بومی دقت عمل زیادتری میخواهد در برگزیدن گونه باید به خواص ژنتیکی آن توجه خاص داشت، زیرا در بعضی از گونهها اکوتیپ های مختلفی وجود دارد که هر کدام در شرایط خاصی رشد میکنند و همیشه ناچاریم در انتخاب گونه عوامل دیگری از قبیل حمله حشرات، قارچها، جانوران را نیز در نظر بگیریم، بطور کلی در امر انتخاب گونه عوامل بیشماری دخالت دارند، و در شرایط فعلی انتخاب گونههای سریع الرشد بیشتر مورد توجه میباشد. در واقع در حداقل زمان حداکثر استفاده از آنها حاصل میگردد.
یکی از مسائلی که جنگلبانان با آن مواجه خواهند بود، مسئله جنگلکای توأم با انتخاب گونه میباشد. و همیشه این سئوال پیش میآید که در شرایط اکولوژیکی معینی چه گونهای را میتوان کاشت. اصولاً شرایط محل، مسائل اقتصادی، اجتماعی، و بالاخره زیبائی نیز در رأس عوامل محدود کننده برای انتخاب گونه به حساب میآیند.
بنابراین انتخاب گونههای جنگلی باید با دقت صورت بگیرد، زیرا اشتباهات احتمالی بعد از مدت مدیدی ظاهر میشوند و جبران خسارات آنها بسیار مشکل خواهند بود.
در انتخاب گونه عواملی را باید مد نظر قرار داد که عبارتاند از:
1-محل کاشت: انتخاب محل بسیار حائز اهمیت میباشد، این انتخاب لازم است با تقاضای اکولوژیکی گونه نیز مطابقت نماید زیرا محل کاشت باید برای گونه مورد نظر مناسب باشد.
2-آب و هوا: آمارهای آب و هوائی همیشه دقت لازم را نشان نمیدهد ولی معذالک ایستگاههای هواشناسی میتوانند مشخص کننده آب و هوای ناحیهای باشند، بررسی اقالیم حیاتی میتواند ما را در امر تشخیص حوزههای آب وهوائی و تطبیق آن با رستنیها یاری نماید در یک منطقه نیز باید نقاطی را که شرایط آب و هوائی خاص دارند تشخیص داد. در صورت امکان تعیین میکروکلیما نیز حائز اهمیت میباشد. گاهی اتفاق می افتد که بادهای شدید در یک ناحیه عامل محدود کننده گونه به حساب میآیند، وجود سفره آب زیرزمینی و عامل درجه حرارت را نمیتوان اغماض نمود.
3-زمین شناسی و خاک:
از نظر زمین شناسی سنگ مادری نیز عاملی به شمار میآید و نوع خاک عامل محدود کننده شمرده میشود. در جنگلکاری یک ناحیه نقشههای زمین شناسی و خاک شناسی کمک شایانی خواهند نمود. رطوبت خاک و جنس آن نیز در سرنوشت انتخاب گونه برای جنگلکاری دخالت دارند. گاه خاک زیاد از حد رطوبت داشته و احتیاج به زهکشی خواهد داشت.
عمق خاک نیز مؤثر است، شوری خاک باید در نظر گرفته شود، زیرا عامل محدود کننده در انتخاب گونه میباشد. بنابراین مشاهده میشود که عوامل متعدد اکولوژی بستگی کامل در انتخاب گونه خواهند داشت.
4-عامل حیاتی:
در جنگل کاری یک ناحیه حیوانات موجود در منطقه باید مطالعه گردند زیرا همیشه خساراتی بوسیله جوندگان حاصل میشوند- و عوامل قارچی نیز باعث خسارات فراوان میشوند.
5-رستنی:
وجود رستنیها اصولاً معرف شرایط اکولوژی و آب و هوای ناحیه خواهد بود تهیه نقشه گیاهی کمکی برای انتخاب گونه است گاه رستنیهای موجود میتوانند از گونه کاشته شده حمایت نمایند. و نیز گاهی مانع رشد گونههای جنگل میباشند سرانجام خساراتی را که از دود و سوخت کارخانجات حاصل میشوند باید در نظر گرفت و در این مورد سوزنی برگان از پهن برگان خزان کننده حساسترند.
بررسی اقالیم و تطبیق آن با کاشت رستنی:
در مورد کاشت گونههای جنگلی اصولاً باید اقلیم محل مبداء با آب و هوای ناحیهای که گونه را در آن میکاریم مطابقت داشته باشد بنابراین موارد زیر را باید درنظر گرفت.
1-باران متوسط سالیانه و تقسیم باران در فصول سال، آمارهای آب و هوائی، تگرگ، برف، روزهای ابری باید ثبت گردد.
2-درجه حرارت متوسط سالیانه، و در جه حرارت مطلق، تغییرات روزانه درجه حرارت را باید ثبت نمود.
3-قابلیت نفوذ خاک: ساختمان خاک، سنگ مادری، جنس خاک اسیدیته خاک را در نظر گرفت لذا بررسی اقالیم حیاتی میتواند در این مورد ما را یاری نمایند.
انتخاب نژاد، واریته:
در گذشته برای انتخاب گونه به نژاد و یا واریته های مختلف توجهی نمیشده است. ولی امروزه در انتخاب گونه در مورد اکوتیپ های مختلف نیز دقت مینمایند. زیرا بعضی از گونهها اصولاً دارای تنه مستقیم بوده بنابراین مطالعه در این مورد برای جنگلکاری بسیار ارزنده خواهد بود. لذا انتخاب گونه از مبداء که دارای مشخصات اقلیم مقصد را برای کاشت داشته باشد کافی نیست بلکه واریته مناسبی که کاملاً مساعد کشت باشد باید انتخاب گردد. گاهی ضرورت ایجاب میکند که تغییرات یک گونه را در داخل گسترشگاه آن در نظر بگیریم و حتی بذوری را که برای جنگلکاری لازم است باید آزمایش نمود. این آزمایشات در اغلب ممالک صورت گرفته است.
به طور کلی تأمین بذر و وارد نمودن آن از خارج یک مسئله مهم تلقی میگردد. زیرا باید نیروی سبز شدن، قوه نامیه و ارزش کاشت آنها را مطالعه نمود. برای وارد کردن گونههای خارجی در گذشته بدین منوال عمل شده که ابتدا یک یا چند گونه را در باغ بتانیک میکاشتند و بعداً توجه خاص بدان قطعه مبذول میشد و بعد از نتایج مثبت اقدام به جنگلکاری بزرگ مینمودند. ولی با حصول موفقیت هنوز نمیتوان ادعا نمود که بعد از مدتی خواص چوب بدست آمده مطابق خواص چوب موطن اصلی گونه میباشد. لذا در وارد کردن گونههای خارجی دقت زیادی لازم خواهد بود.
استفاده از وسائل مکانیکی در نهالستان:
در گذشته به علت ارزانی دستمزد از وجود کارگر به عنوان اجرای عملیات در نهالستان استفاده میشده ولی امروزه بیشتر از وسایل مکانیکی بهره برداری میگردد. بخصوص در نهالستانهای بزرگ و دولتی اغلب کارها موتور ریز شده و برای بهره برداری میلیونها نونهال از وسائل ماشینی استفاده میکنند.
تراکتورهای متعددی به منظور کار در نهالستان ساخته شده که اغلب آنها در زراعت مکانیزه نیز قابل استفاده میباشد.