اخيراً شيوه اي به نام «ازدواج اينترنتي» رايج شده كه افراد از طريق اينترنت با هم آشنا مي شوند و پس از گذاشتن قرار و مدارهاي لازم، تن به ازدواجي مي دهند كه براساس هيچگونه آشنايي دقيق و حساب شده استوار نيست. اما بسياري از اين قول و قرارهاي نوشته شده يا گفته شده از طريق اينترنت خلاف واقع از آب درمي آيد.
البته در اين ميان افراد ديگري هم هستند كه به دلايل گوناگون دست به ازدواج هاي صوري مي زنند و فقط به خاطر رسيدن به موقعيت هايي خاص به ازدواج هايي ظاهري كه شكلي قانوني دارد تن مي دهند.
«هادي ناصرپور» كارشناس ارشد حقوق و وكيل دعاوي و مشاوره حقوقي درباره پيامد و خسارت مادي و معنوي اينچنين ازدواج هايي به شهروندان هشدار مي دهد و مي گويد: «متاسفانه بيشتر ازدواج هاي صوري به علت نبود علاقه واقعي و رابطه عاطفي بين زوجين به طلاق منجر مي شود و پيامدهاي سنگين مادي و معنوي را براي دو طرف دارد.» وي با اشاره به يكي از پرونده هايي كه وكالت زوجه را در آن برعهده دارد، مي گويد: «خانمي كه از طريق اينترنت، برنده رواديد اقامت در آمريكا شده بود، براي تكميل مدارك خود اقدام به ازدواج اينترنتي كرد، اما سرانجام موفق به اخذ رواديد اقامت در آمريكا نشد و در حال حاضر اين خانم كه انگيزه اي براي زندگي مشترك ندارد، تقاضاي صدور گواهي عدم سازش از دادگاه كرده است. اين در حالي است كه افراد بايد براي اقامت در خارج از كشور از راه هاي قانوني و مشاوره با وكلاي باتجربه استفاده كنند.»
واقعيت اين است که ورود اينترنت به جوامع در حال توسعهاي همچون ايران در کنار تمام محاسن و نوآوريهايي که به دنبال داشته است داراي جوانب منفي و آثار سويي نيز بر فرهنگ کشورمان بوده است. شايد بتوان تغييراتي در شيوه ازدواج جوانان را يکي از تبعات ورود اين فناوري در ايران دانست که به «ازدواجهاي اينترنتي» مرسوم شدهاند اما مساله مهم در اين ميان اين است كه آيا ميتوان اشتراك سليقه افراد در «چتروم» را نخستين گام براي ازدواج دانست؟
هرچند ضرورت ازدواج به هنگام از جمله موضوعاتي است كه تاكيدات قرآني متعددي درباره آن وجود دارد اما در کنار اين موضوع، احکام اسلاميهمواره بر اين ضرورت تاكيد دارند كه تشكيل خانواده بايد با درايت و آگاهي صورت گيرد چرا كه بيتوجهي به اين امر از قوام اين نهاد كه اساس جامعه را تشكيل ميدهد كاسته و زمينهساز بروز مشكلات متعددي ميشود.
بياعتمادي در بين زوجها، عمدهترين آسيب ازدواج اينترنتي
بابک سعيدي، روانشناس، از جمله منتقدان ازدواجهاي اينترنتي است که در اين خصوص معقتد است بياعتمادي يكي از عمدهترين آسيبهايي است كه زندگي زوجيني را كه بهواسطه آشنايي در فضاي مجازي با يكديگر ازدواج ميكنند، تهديد ميكند چراكه همواره اين دغدغه با آنهاست كه «آيا همسرشان با افراد ديگري هم چت ميكند.» وي محدوديتهاي ارتباطي با جنس مخالف را مهمترين علت گرايش برخي جوانان به فضاي مجازي ميخواند و ميگويد: «آشنايي در فضاي چترومها بعدها در روابط زوجها تأثيرات عميقي ميگذارد چراكه آنها در مرحله نخست براي برقراري ارتباط با يكديگر ناگزيرند در برخي از موارد خود را بسيار ايدهآل معرفي كنند اما اين مساله زمان زيادي طول نخواهد كشيد.»
به باور اين روانشناس اين نوع ارتباط زماني ميتواند به يك آشنايي سالم تبديل شود كه با بلوغ هيجاني هر دو فرد، نظارت موسسات ذيصلاح در اين امر و مشاوره متخصصان فضاي مجازي همراه شود. وي حمايت خانوادهها از فرزندانشان را راهكار مناسبي براي كنترل آسيبهاي ناشي از همسريابي اينترنتي ميداند و ميگويد: «اگر والدين از دريچه منع به اين وسيله ارتباطي نگاه كنند قطعا فرزندانشان به شكل ديگري آسيب خواهند ديد چراكه اينترنت واقعيت روز جامعه ماست و نميتوانيم اين واقعيت را انكار كنيم اما اين سخن نيز به آن معنا نيست كه فرزندمان را در برابر ابزارهاي جديد تنها رها كنيم بنابراين والدين مسوول، كساني هستند كه علاوه بر دلسوزي با بصيرت به اين فناوري و خدمات آن نگاه كنند.»
نگاه پسران به مقوله همسريابي اينترنتي صرفا نوعي سرگرمياست
فاطمه مذکوري، دکتراي روانشناسي، از جمله منتقدان ازدواجهاي اينترنتي است که معتقد است بيشتر دختران از شيوه همسريابي اينترنتي براي انتخاب همسر مناسب استفاده ميكنند و اين در حالياست كه پسران بيشتر با نگرش سرگرميوارد «چتروم» ميشوند. وي ميگويد: «پيشرفت فناوري ما را ناگزير ميكند كه فعاليتهاي زندگيمان را با بهرهمندي از اين امكانات تطبيق دهيم اما به عقيده من شرايط كنوني جامعه ما زمينهاي را فراهم كرده است كه نتايج بهدست آمده به نفع خانوادهها نبوده و رسيدن به نقطه مطلوب براي استفاده از اينترنت و خدمات آن نيازمند گذشت زمان است.»
اين مدرس دانشگاه تربيت معلم در مورد نظر برخي کارشناسان مبني بر تاثير اين نوع از ازدواجها در کاهش سن ازدواج در کشور ميگويد: «شايد بتوان ادعا كرد كه آشنايي در چترومها بتواند به كاهش سن ازدواج كمك كند زيرا اقبال به استفاده از اينترنت در جوانان بين 20 تا 25 سال است اما نميتوانيم آن را به جامعه خودمان تعميم دهيم.» وي اضافه ميکند: «شايد اين امر در جوامع رشديافته محقق شود اما نميتوان توقع داشت اين الگو در جامعه ما نيز جوابگو باشد زيرا بيشتر تعاملات جوانان در فضاي مجازي انتزاعي و دور از واقعيت است و همين موضوع زمينهاي براي افزايش مشكلات و آسيبهاي همسريابي اينترنتي در جامعه ما است.»
مذكوري تصريح ميکند: «مشكل كنوني ما اين است كه پسران حاضر به قبول مسووليت ازدواج نيستند و در نهايت اين جامعه زنان هستند كه از اين شيوه ازدواج آسيب ميبينند.» وي دخالت نهادهاي دولتي در اين راستا را راهکار حل مشکل نميداند و براين باور است که دخالت دولت در امور شخصي مورد پذيرش جوانان نيست و بهترين راهكار براي رفع مشكلات ناشي از فضاي مجازي فرهنگسازي است به اين معني كه مسوولان فرهنگي جامعه با ارايه مشاوره به والدين و همچنين توليد برنامههاي مختلف به آموزش خانوادهها و جوانان نسبت به نقاط قوت و ضعف استفاده از اينترنت و خدمات آن بپردازند.
نسرين حاجيزاده، رييس مركز مشاوره «مهرگان» از ديگر صاحب نظراني است که رواج ازدواجهاي اينترنتي بين جوانان را خالي از تبعات منفي نميداند.
وي با بيان اين مطلب كه نميتوان ادعا كرد همه ازدواجهايي كه از طريق اينترنت صورت گرفته، محكوم به جدايي است، ميگويد: «آشنايي قبل از ازدواج مهمترين معيار تشكيل يك زندگي موفق است بنابراين صرفنظر از شيوه انتخاب همسر، جوانان بايد مبناي خود براي آغاز زندگي مشترك را شناخت صحيح قرار دهند.» حاجيزاده در ادامه تصريح ميکند: «به عقيده من ازدواجهاي موفق كه ريشه در آشنايي اينترنتي دارد نيز توسط افرادي صورت گرفته است كه از شخصيتهاي پختهاي برخوردار بودهاند به اين معنيكه بهطور تصادفي با هم در اينترنت آشنا شدهاند نه اينكه از اين طريق با هم ازدواج كنند.» وي دختران را بيشترين متقاضيان اين شيوه همسريابي ميخواند و ميگويد: «فارغ از جنس متقاضيان، بيشترين افرادي كه از طريق همسريابي اينترنتي مبادرت به آغاز آشنايي ميكنند شامل گروههايي هستند كه محدوديتهايي دارند؛ حالا اين محدوديتها ممكن است مربوط به مشكلات فردي، خانوادگي، ظاهري و فرهنگ حاكم بر محيط زندگي فرد باشد.» اين کارشناس ارشد مشاوره با اشاره به نقاط ضعف اين نوع از همسريابي ميافزايد: «در فضاي مجازي تضميني وجود ندارد كه اطلاعات ارايه شده توسط كاربران تا چه حد صحت دارد زيرا در بسياري از موارد افراد ايدهآلهاي خود را به طرف مقابل منعكس ميكنند.»
حجتالاسلام والمسلمين محمدرضا سالاريفر، عضو هيات علميو گروه روانشناسي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه نيز در اين باره معتقد است آشنايي خانوادهها با همسريابي اينترنتي نيازمند گذر زمان به نسبت طولاني است البته درصورت فراگيري آن نيز فرهنگ حاكم بر جامعه ايران زمينهاي را فراهم ميكند كه خانوادهها از اين شيوه استقبال نكنند و ترجيح دهند امر ازدواج را با شيوه سنتي آن پيگيري كنند. وي ميافزايد: «فضاي مجازي مجال خوبي براي افرادي است كه به دلايلي منزوي شدهاند و قادر به برقراري ارتباط اجتماعي صحيحي نيستند. بسياري از افراد در ارتباط چهره به چهره قادر به ارايه پرسشهاي خود نيستند از همينرو فضاي مجازي در اين زمينه نيز راهگشاست. البته اين نقاط مثبت به دليل بيبرنامگي و نبود مديريت به نقطه ضعف تبديل شده است.»
سالاريفر اظهار ميکند: «از آنجا كه شناخت افراد در فضاي مجازي نسبت به يكديگر چهره به چهره نيست، بسياري از كاربران درصدد فريب همديگر برآمده و به ارايه اطلاعات غيرواقعي ميپردازند كه اين روند نه تنها به ازدواج منجر نشده بلكه تبديل به موضوعي سرگرمكننده ميشود كه بيتوجهي به آن آسيبهاي زيادي را به دنبال دارد.» اين كارشناس ديني درباره ارايه راهكار درباره كاهش آسيبهاي همسريابي اينترنتي ميگويد: «ايجاد محدوديت در برخي سايتها يكي از اين راهكارهاست به اين معني كه گزينه همسريابي در همه پايگاههاي اينترنتي موجود نباشد و تنها برخي از سايتهاي ديني و فرهنگي از اين امكان برخوردار شوند همچنين پرهيز از ارتباط مجازي طولانيمدت را نيز بايد ديگر راهکار دانست به طوري که پس از آنكه كاربران اطلاعات مقدماتي را از يكديگر كسب كردند، شرايط آشنايي چهره به چهره آنها فراهم شود تا رابطه مجازي محدود به مدت كوتاهي شود.»