الف ـ عمليات ساخت اسكلت فلزي ساختمان :
1ـ تسطيح و گودبرداري و آماده كردن زمين
2ـ اجراي مراحل مختلف پيسازي و قالببندي پي
3ـ آرماتوربندي و شناژ فنداسيون و نصب صفحه ستونها
4ـ بتنريزي پي
5 ـ ساخت ستونها و نصب بر روي صفحه ستون
6 ـ نصب پلها و تيرهاي اصلي و تيرريزي
7 ـ ساختن شمشيري پلهها
8 ـ بادبند
ب ـ عمليات سفتكاري :
1ـ طاق ضربي و ديوار چيني
2ـ اجراي هواكش و دودكش
3ـ اجراي ناودانها
4ـ نصب دروپنجره
5 ـ ايجاد چاه آشپزخانه و چاه فاضلاب
6 ـ گچ و خاك و سفيدكاري
7 ـ كفسازي و اجراي سنگ فرنيز
8 ـ سرويسها
9ـ بام
طاق ضربي :
در ساختمانهاي آجري همه نوع سقفي ميتوان به كاربرد مانند سقفهاي تيرچه بلوك، طاق ضربي، پيشساخته و غيره. در مورد سقفهاي تيرچه بلوك در بخش ساختمانهاي بتوني توضيح داده خواهد شد. و در اين بخش فقط با سقفهاي طاق ضربي آشنا ميشويم.
طاق ضربي معمولاً در بين تيرآهنهاي پوشش سقف انجام ميشود. در بعضي از شهرستانهاي ايران مانند يزد طاق ضربي را با خيزبلند در حدود نيمدايره روي دهانههاي تا حدود 6 متر هم اجرا ميكنند براي اجرا طاق ضربي بدين طريق عمل ميكنند كه روي دهانههاي اطاق را با فاصلههاي تقريباً يك متر به يك متر تيرآهن مناسب كه نمره آن با توجه به دهانه طاق به وسيله محاسبه تعيين شده است قرار ميدهند و آنگاه بين آن را به وسيله آجرهاي فشاري با ملات گچ و خاك پر مينمايند. بايد توجه نمود كه آجر طاق ضربي نبايد كاملاً زنجاب شده باشد(قبل از مصرف مدتي در آب قرار گرفته باشد) فقط بايد آجر آب نديده را بلافاصله قبل از مصرف در سطل آب فرو كرده و بعد در محل مناس نصب نمود. براي اطمينان از مقاومت طاق بعد از اتمام كار روي آن را به وسيله دوغابي از گچ ميپوشانند تا كليه منافذ طاق را كه احتمالاً خالي مانده است پر نموده و جسم توپر و يكپارچهاي ايجاد نمايد.
بهتر است در فصل بارندگي از اجرا اين قسمت خودداري شود زيرا در غيراينصورت چنانچه بعد از اجرا طاق ضربي و قبل از اجرا پوششهاي ديگر روي آن اگر باران ببارد آب باران به واسطه عدم وجود منافذ لازم روي سقف باقي مانده و موجب فساد گچ گشته و ايجاد خسارت مينمايد(گچ در مقابل رطوبت مقاوم نيست). خيز طاق ضربي بايد در حدود 2 سانتيمتر باشد. اگر كمتر از 2 سانتيمتر باشد بواسطه تخت بودن طاق ممكن است در اثر نيروهايي كه از بالا به آن وارد ميشود فرو ريزد و اگر بيشتر از 2 سانتيمتر باشد به علت آنكه مجبور هستيم از زير سطح صافي داشته باشيم، ناچاراً بايد خيز آن را از زير با گچ و خاك پر نموده در اين صورت طاق ما سنگينتر خواهد شد.
ديوار
با توجه به اينكه ابعاد آجر 5/15×11×22 ميباشد در ساختمان ديوارهاي آجري را به عرض 22 سانتيمتر(يك آجر) و يا 35 سانتيمتر(5/1 آجر) و يا 45 سانتيمتر(2 آجر) و يا 55 سانتيمتر(5/2 آجر) ميچينند.
در ساختمانهاي ديوار به دو منظور ساخته ميشود.
الف ـ براي جداسازي قسمتهاي مختلف ساختمان
به اين نوع ديوارها پارتيشن يا جداكننده و يا تيغه ميگويند. تيغه ديواري است به پهناي 5 يا 10 و يا 20 سانتيمتر. تيغههاي بلند و طويل را نميتوان به پهناي 5 يا 10 سانتيمتر ساخت زيرا تيغههاي 5 يا 10 سانتيمتري با ابعاد زياد ايستا نخواهد بود. چنانچه بخواهيم تيغههاي 5 سانتيمتري را با طول و يا ارتفاع زياد بسازيم بايد بين ديوار به فاصلههاي 5/1 تا 2 متر نبشيكشي نمائيم. در غيراينصورت اين ديوارها با كوچكترين تكانهاي جانبي فرو خواهد ريخت و در مقابل زلزله كوچكترين مقاومتي از خود نشان نميدهد. ملات تيغههاي 5 سانتيمتري معمولاً گچ و خاك است. در بعضي از ساختمانها تيغهها را با بلوكهاي گچي پيشساخته به ضخامت 10 سانتيمتر نيز ميسازند. اين نوع پارتيشنها بيشتر در ساختمانهاي فلزي و بتوني به كار ميرود.
ب ـ ديوارهاي حمال
اين نوع ديوارها كه ديوارهاي اصلي ساختمانهاي آجري ميباشند براي انتقال بار ساختمان به زمين ساخته ميشوند و فقط در ساختمانهاي تمام آجري مورد استعمال دارند. حداقل ضخامت اين نوع ديوارها 35 سانتيمتر است(5/1 آجر). اين ديوارها علاوه بر حمال بودن عهدهدار جداسازي بين قسمتهايي مختلف ساختمان نيز ميباشند.
دودكشها
دودكشها لولههادئي هستند كه دود يا هواي آلوده داخل دستگاههاي توليد حرارت مانند ديگهاي شوفاژ و يا بخاريهاي نفتي و گازي و همچنين هواي داخل فضاي آشپزخانه و يا توالت را به خارج هدايت مينمايند.
دودكشها را معمولا در ديوارهاي عريضتر ميسازند و يا براي ساختن دودكشها از لولههاي مخصوصي استفاده مينمايند. استفاده از لولههاي سيماني معمولي كه داراي جداره كلفتي ميباشد پيشنهاد نميگردد زيرا كار گذاشتن اين لوله در ديوار با توجه به قطر خارجي آن كه در حدود 25 الي 30 سانتيمتر است در ديوار ايجاد بريدگي نموده و از قدرت آن ميكاهد ولي چنانچه از لولههاي ايرانيت استفاده گردد دودكشها بهتر كار خواهند نمود. بهتر است لوله ايرانيت در ضمن ديوار چيني در محل مخصوص كار گذاشته شود.
بلندي لولههاي دودكش بايد با توجه به بلندي ساختمانهاي اطراف ساخته شود در هر حال دودكش بايد در حدود 50 سانتيمتر از ديوارهاي اطراف بلندتر باشد.
براي هر دستگاه حرارتي(بخاري) بايد يك دودكش جداگانه ساخته شود و بدين ترتيب نبايد هيچوقت از يك دودكش براي دو دستگاه بخاري استفاده نمود زيرا اگر فرض بر اين باشد كه دود در اثر گرم نمودن هواي مجاور خود و پائين آوردن وزن مخصوص آن(سبك شدن هواي مجاور) به بالا صعود مينمايد حال اگر چند متر بالاتر نيز هوا در اثر گرما همين وزن مخصوص را داشته باشد نتيجتاً در دودكش اغتشاش ايجاد شده و دود بخارج نميرود.
بهتر است در قسمت انتهائي دودكش وسيلهاي نصب شود كه از ورود مستقيم بادهاي شديد به داخل بخاري جلوگيري شود اين بادگيرها انواع مختلف دارد و يكي از آنها لولههائي از آهن ورق گالوانيزه ميباشد كه بصورت شكل زير ميسازند.
چنانچه در ساختن دودكش از لوله استفاده نشود بايد دقت نمود كه داخل دودكش بوسيلة اندود گچ و خاك مسطح گردد زيرا در غيراينصورت ناهمواريهائي كه سطح آجرگري دارد مانع صعود دود ميگردد.
اندودگچ و خاك داخل دودكش بايد همزمان با دودكشسازي انجام شود زيرا بعد از اتمام كار دسترسي به تمام قسمتهاي آن ممكن نيست. چنانچه دودكش در وسط بام قرار گيرد بايد براي ايزولاسيون اطراف آن همان ديتيلي را كه در مورد جان پناه توضيح داده شد اجراء گردد. دودكشهائي كه براي دستگاههائي با حرارت زياد ساخته ميشوند بايد در داخل وسيلة مواد نسوز(آجرنسوز ـ خاك نسوز) اندود شود.
ناودان
همانطوريكه ميدانيم كليه آب بام بوسيله شيبهاي احداثي به محل ناودان راهنمائي شده از آنجا به چاه و يا خارج ميريزد بدين لحاظ اطراف ناودان بيشتر از كليه نواحي ديگر بام محل عبور آب بوده و خطر نفوذ آب از آنجا بيشتر است. بهمين دليل براي اجراي آن قسمت از بام ديتيل مخصوصي را اجراء مينمايند.
بهترين محل ناودان
بهترين محل براي ناودان درست در وسط بام ميباشد. (محل برخورد اقطار) زيرا فاصله آن نقطه از تمام نقاط ديگر تقريباً بيك اندازه بوده و در نتيجه با توجه به 2 درصد شيب مورد نياز بار كلي سقف در همه جا بطور يكسان پخش ميشود ولي اگر ناودان درست در وسط ساختمان نباشد در نتيجه بيك نقطه از بام دورتر بوده و بهمان نسبت بار آن نقطه بيشتر خواهد بود.
ولي انتخاب محل ناودان درست در وسط بام بعلت وجود اطاقها و سالنها و اينكه نميتوان از وسط اطاقها لوله فاضل آب گذرانيده تقريباً هيچ وقت مقدور نيست.
با توضيحات فوق روشن است كه بايد براي محل ناودان جائي را انتخاب نمود كه نزديكترين فاصله ممكن را به تمام نقاط بام داشته باشد. تا بدينوسيله بار بام حداقل شود ضمناً عبور لوله ناودان در طبقات مزاحمتي براي اطاقها و سالنها و كمدها ايجاد ننمايد.
دروپنجره
دروپنجره از قسمتهاي مهم و اساسي ساختمان ميباشد زيرا بوسيله اين قسمت از ساختمان است كه ارتباط ساكنين يك واحد مسكوني يا خارج فراهم شده و نور و هواي واحد مسكوني تامين ميگردد.
در موقع انتخاب مصالح و يا فرم پنجره بايد دقت كافي بعمل آيد تا علاوه بر زيبائي نور و هواي كافي به واحد مسكوني برساند.
دروپنجره را عموماً با چوب و يا پروفيلهاي فلزي و يا پروفيلهاي آلومينيم ميسازند.
براي ساختن درهاي ورودي اطاقها از چوبهاي مصنوعي مانند فيبر ـ نئوپان ـ تخته سه لاهاي بيروكش و با روكش استفاده مينمايند. چهار چوب اصلي درهاي ورودي را گاهي اوقات از پروفيلهاي فلزي ميسازند براي ساختن درهاي چوبي و چهارچوب آن بايد قسمتهاي زير ساخته شود.
چاه
چاه بدو منظور حفر ميگردد يكي چاه آشپزخانه و دوم چاه فاضل آب است. در شهرهائي كه فاقد اگو ميباشد براي دفع فاضل آب از چاه استفاده مينمايند.
چاهكني به قسمتهاي مختلف زير تقسيم ميگردد.
1ـ ميله
2ـ انبار
3ـ طوقه
4ـ گلدان روي دهانه چاه
5 ـ دال بتوني روي گلدان
1ـ ميله
ميله چاه استوانهاي است به قطر تقريبي 90 سانتيمتر طول اين ميله بر حسب زميني كه در آن چاه حفر ميگردد متفاوت است. حفر ميله بايد تا رسيدن به رگههاي آبكش خاك ادامه پيدا كند زيرا اگر حفر ميله چاه مثلا در رگهاي از خاك رس متوقف گردد بعلت غيرقابل نفوذ بودن آن رگه چاه بسرعت پر شده و غيرقابل استفاده ميگردد. رگههاي ماسة كه در آن قلوهسنگهاي درشت داشته و فاقد مواد چسبنده باشد بهترين رگه آبكش ميباشد. در هر حال عمق ميله چاه نبايد از 12 متر كمتر باشد. البته بدون محاسبه ارتفاع انبار و در ساختمانهاي بلند و سنگين محل حفر چاه و عمق ميله و امتداد كانالهاي انبار بايد حتماً با نظر مهندس محاسب انجام شود زيرا چنانچه عمق ميله باندازه كافي نباشد ممكن است در موقع عبور كانالهاي انبار از زير پيهاي نقطهاي در اثر قطع گرديدن تنشهاي پخش شده از پي كه در اثر وزن ساختمان بوجود ميآيد پيها نشستهاي عمده و غيرقابل پيشبيني نموده و موجب تخريب ساختمان گردد.
بايد دقت شود كه ميله چاه كاملاً عمودي حفر گردد چنانچه در موقع حفر به قطعات بزرگ سنگي برخورد نموديم بهتر است كه يا محل چاه را تغيير دارد و يا با وسائلي مانند ديناميت و غيره سنگ را سوراخ نموده و به حفاري ادامه دهيم. در هر حال نبايد ميله چاه را از خط مستقيم منحرف نموده در موقع ميلهكني اگر خاك محل ريزشي باشد بايد از كول و يا امكانات ديگر استفاده نمود و در اين مورد قبلا توضيح شده است.
2ـ انبار چاه
بعد از اتمام حفاري ميله در پائين چاه توانلهائي از هر طرف حفر مينمايند حفر اين تونلها بواسطه ايجاد سطح تماس بيشتر آب با قسمتهاي آبكش چاه ميباشد. حجم اين تونلها بر حسب محل مصرف و نوع مصرف متفاوت ميباشد. بديهي است كه انبار مورد لزوم يك بيمارستان و يا ساختماني كه چندين آپارتمان دارد با انبار چاهي كه مخصوص يك ويلا ميباشد متفاوت است و همچنين حجم انبار بر حسب ميزان مكندگي خاك چاه نيز متفاوت ميباشد.
3ـ طوقه چاه
قسمت آجرچيني دهانه چاه را طوقه چاه ميگويند اين قسمت كه تقريباً به صورت مخروط چيده ميشود براي جمع كردن دهانه چاه ميباشد طريقه عمل چنين است كه در حدود يك الي 2 متر پائينتر از سطح زمين در ميله چاه پلهاي ايجاد مينمايند كه بآن جاي طوقه يا پاي طوقه ميگويند.
آنگاه آجر چيني را از اين محل شروع كرده و تا دهانه چاه ادامه ميدهند بدين طريق كه هر رگ را قدري جلوتر از رگ قبلي قرار ميدهند تا مخروط موردنظر ساخته شده و دهانه چاه جمع گردد و تقريباً بيك سوراخ كوچك ختم شود. ملات طوقهچيني بايد ملاتي باشد كه در مقال آب مقاومت نمايد مانند ملاتهاي ماسهآهك.
طوقهچيني بايد با دقت انجام شود زيرا در غيراينصورت موجب خطرات جانبي خواهد شد در تهران تاكنون بارها در اثر فروكش نمودن طوقه چاه چندين نفر جان خود را از دست دادهاند.
4ـ گلدان روي چاه
براي اينكه آب راهنمائي شده بچاه مستقيماً و بطور عمودي به چاه وارد شود و از پاشيدن آن به بدنه چاه مخصوصاً پاي طوقه جلوگيري گردد روي دهانه چاه گلدان نسبتاً بزرگي كه ته آنرا برداشتهاند قرار ميدهند.
اگر فاضل آب چاه به پاي طوقه بريزد بعد از مدتي خاك آنرا شسته و زير طوقه را خالي نموده در نتيجه طوقه نشست كرده چاه دهان باز ميكند. هشتاد درصد علت نشست طوقه فقط به دليل عدم نصب گلدان روي طوقه ميباشد. آب تمام لولههاي چدني بايد بداخل گلدان راهنمائي شده و از آنجا به چاه بريزد.
5 ـ دال بتوني روي گلدان
براي جلوگيري از خطرات جاني در موقع نشست طوقه چاه بهتر است پس از نصب گلدان و اتمام كارهاي لولهكشي فاضل آب دال بتوني به ابعاد تقريبي 5/1×5/1 متر و ضخامت تقريبي 10 سانتيمتر روي چاه قرار دهند اگر اين قطعه بتوني با ميلهگردهائي به ضخامت 10 يا 8 ميليمتر و در حدود 7 الي 8 عدد در متر مسلح شود بهتر است.
محل حفر چاه
محل حفر چاه بايد جائي باشد كه رفت و آمد كمتر در آنجا صورت گيرد مانند زير پلهها، حياط خلوتها و غيره ضمناً چاه بايد به لولههاي فاضل آب عمودي نزديك باشد تا حتيالمقدور از لولهكشي فاضل بطور افقي خودداري گردد زيرا خطر مسدود شدن لولههاي افقي بيشتر ميباشد. چنانچه مجبور باشيم چاه را در محلهاي پررفت و آمد مانند راهروها يا كف آشپزخانه و يا هال حفره نمائيم بايد بعد از طوقهچيني روي آنرا بوسيله يك دال بتني بپوشانيم اجراي اين دال بتني كه هزينه چنداني هم ندارد در صورت ريزش كردن طوقه چاه مانع سقوط افراد بداخل آن ميگردد.
چنانچه در محلي آب آشاميدني ساكنين ساختمان از چاه آب تامين گردد چاه فاضل آب و چاه آب بايد بقدر كافي از همديگر دور باشند(در حدود 30 متر) زيرا در غيراين صورت چاه آب بوسيله باكتريهاي موجود در فاضل آب آلوده خواهد شد.
گچ و خاك
خاك رس را الك كرده و با گچ مخلوط مينمايند. نسبت اين مخلوط در اصطلاح بنائي به قدرت گچ و يا زودگيري آن بستگي دارد. هر قدر گچ زودگيرتر باشد به خاك بيشتري نياز دارد و معمولا نسبت تقريبي اين مخلوط پنجاه درصد ميباشد.
پس از مخلوط نمودن گچ و خاك، در ظرفهاي كوچكي كه به آن استانبولي ميگويند قدري آب ريخته و آنگاه اين مخلوط را روي آب ميپاشند تا بدينوسيله كلية دانههاي گچ در تماس با آب باشد.. آنگاه آنرا مخلوط كرده تا بصورت خميري يكنواخت درآيد و بعد فاصلة بين شمشهگيري را كه قبلا توضيح داده شد بوسيلة آن پر مينمايند. علت مصرف خاك در گچ خاك اينست كه هم ملات ارزانتر تمام ميشود و هم ملات ديرگيرتري بدست ميدهد و پلاستيكتر از ملات گچ ميباشد.
سفيدكاري
بعد از اتمام كاهگل و يا گچ و خاك و خشك شدن آن اقدام به سفيدكاري ميكنند به علت زودگير بودن ملات گچ آنرا مانند گچ و خاك به مقدار كم در استانبولي ميسازند. در موقع ساختن ملات گچ بايد پودر گچ را توي آبي كه در استانبولي ميريزند بپاشند تا تمام ذرات گچ در مجاورت آب قرار گرفته و تر بشود. آنگاه آنرا با مالة روي كاهگل و يا گچ و خاك ميمالند بطوريكه سطح كاملاً صاف و يكنواختي ايجاد شود.
كُشتهكشي
بعلت زودگير بودن گچ نميتوان سطح آنرا كاملاً پرداختي و صاف نمود. بدين علت بعد از سفيدكاري و قبل از آنكه ملات گچ خشك شود روي آنرا يك ورقه كشته به ضخامت چند دهم ميليمتر ميكشند و با ماله خوب پرداخت ميكنند تا سطحي كاملاً صاف و آمادة نقاشي بدست آيد.
كشته ملات گچي است كه ديگر سخت نميشود(خشك شدن با سخت شدن اشتباه نشود) و آنرا بدين طريق تهيه مينمايند كه ابتدا پودر گچ را از الك بسيار ريزي گذرانيده و آنگاه آن را مانند تهية ملات گچ معمولي توي آب ميباشند و بوسيلة هم زدن ملات با دست مانع سخت شدن آن ميشوند و عمل هم زدن را تا 10 الي 15 دقيقه ادامه داده تا گچ حداكثر ازدياد حجم خود را بدست آورد. اين ملات كاملاً يكنواخت بوده و هرگز سخت نميگردد بلكه در اثر تبخير سطحي خشك ميشود. گچ ساختماني به رنگ سفيد بوده و روي آنرا ميتوان نقاشي نمود. بوسيلة گچ روي ديوار و سقف ساختمان گل و بته و نقشهاي زيباي ديگري ميسازند كه باين هنر بطوركلي گچبري ميگويند.
سنگ قرنيز
با توجه باينكه گچ در مقابل رطوبت مقاوم نبوده و بسرعت فاسد ميشود. براي جلوگيري از رسيدن رطوبت به ديوار گچكاري شده در موقع شستن كف، دور اطاقها را به ارتفاع 10 سانتيمتر يك رگ سنگ پلاك كار ميگذارند كه بآن اصطلاحاً قرنيز ميگويند.
براي قرنيز ميتوان از سنگهاي مختلفي مانند سنگ تراورتن، باغ ابريشم و يا سنگ مرمر و غيره استفاده نمود. اگر در موقع كار گذاشتن اين سنگ دقت شود كه هم سطح گچ ديوار نصب گردد بهتر است زيرا اگر جلوتر از گچكاري ديوار نصب شود بعلت پيش آمدگي آن هميشه جاي گردوخاك خواهد بود. و اگر عقبتر از گچكاري نصب شود در نتيجه گچ لبه تيزي پيدا خواهد كرد كه در اثر مرور زمان لب پريده شده و منظرة زشتي پيدا خواهد نمود. بهتر است از نظر زيبائي در محل برخورد سنگ قرنيز و گچ فرورفتگي كوچكي كه بآن چفت ميگويند در گچ ايجاد نمود. براي آنكه سنگ قرنيز هم باد گچ و خاك نصب شود بايد اولاً دقت نمود كه گچ و خاك ديوارها به 10ـ 15 سانتيمتري كف ختم گردد در ثاني در صورت لزوم بايد چند سانتيمتر از ديوار را در محل برخورد با كف تراشيد تا جا براي كلفتي سنگ قرنيز و ملات پشت آن ايجاد گردد. كلفتي سنگ قرنيز معمولاً يك سانتيمتر است.
سنگ قرنيز را با سيمان كار ميگذارند. در اين مورد در مبحث نماسازي توضيح داده خواهد شد.
كفسازي
كفسازي در آن قسمت از ساختمان اجراء ميشود كه سطح مفيد اطاقها ـ سالنها ـ سرويسها ـ انبارها و غيره را تشكيل ميدهد با توجه به محل استفاده، كفسازي انواع مختلف دارد مخصوصاُ براي آخرين قشر كفسازي واحدهاي مسكوني انواع مصالح لوكس و تزئيني موجود ميباشد از قبيل انواع موزائيك و انواع سنگ و يا كاشيهاي لعابي و يا انواع پاركت و كفپوشهاي ديگر. لايههاي كفسازي در طبقه همكف و طبقات بالا بشرح زير است :
الف ـ لايههاي مختلف كفسازي از پائين به بالا در طبقه همكف؛
1ـ زمين كوبيده
2ـ بلوكاژ
3ـ بتن مگر
4ـ ملات
5 ـ موزائيك و يا سنگ و يا سراميك
6 ـ كفپوش در صورت لزوم
ب ـ لايههاي مختلف كفسازي از پائين به بالا در طبقات بالا
1ـ طاق ضربي و يا انواع طاقهاي ديگر
2ـ بتن سبك در صورت لزوم
3ـ عايق صوتي در صورت لزوم
4ـ ملات
5 ـ موزائيك و يا سنگ و يا سراميك
6 ـ كفپوش در صورت لزوم
سرويسها
حمام ـ توالت ـ روشوئي ـ آشپزخانه.
قسمتهاي فوق كه از مهمترين مكانهاي ساختمان است از لحاظ اجراي ساختماني مخصوصاً در مورد قير و گوني داراي يك نوع ديتيل ميباشد فق ممكن است از لحاظ معماري(ابعاد محلها) و يا تاسيسات و نوع لولهكشي با هم متفاوت باشند. كف و ديوارهاي سرويسها داراي دتيلهاي جداگانه ميباشند لايههاي كف سرويسها از پائين به بالا بعد از طاق ضربي به شرح زير است :
1ـ بتن سبك براي شيببندي
2ـ يك لايه ماسه سيمان
3ـ قير و گوني
4ـ فرش
1ـ بتن سبك براي شيببندي
چنانچه در كف سرويسها كف شور كار گذاشته شود حتماً بايد تمام قسمتهاي كف شيب ملايمي بطرف كف شور داشته باشد نصب كف شور در حمامها لازم است ولي در آشپزخانهها كه يا قفسههاي لوكس و مدرن قفسهبندي ميشود چندان آبريزي در كف نداريم احتياج به كف شور نميباشد و همچنين در كف محل دستشوئيها قطرات آبي را كه در كف ريخته ميشود ميتوان با آزمين شور خشك نمود.
2ـ ماسه سيمان براي زير قير و گوني
چنانچه قبلا نيز توضيح داده شد هميشه يك قشر ماسه سيمان براي زير قير و گوني انجام ميشود اين لايه و لايه قير و گوني افقي و عمودي براي تمام سرويسها لازم است.
3ـ قير و گوني
قير و گوني سرويسها بهتر است در دو مرحله انجام شود :
مرحله اول ديوارها و مرحله دوم كف است.
نظر باينكه معمولاً كاشيكاري سرويسها را قبل از فرش كف انجام ميدهند چنانچه قير و گوني كف نيز همزمان با قير و گوني ديوارها انجام شود در موقع كاشيكاري و عبور و مرور كارگران از روي كف ناچاراً قير و گوني آسيب ديده و سوراخ ميشود و در نتيجه در موقع فرش كف دوباره بايد اين قير و گوني با دو لايه قير و يك لايه گوني تجديد شود.
براي جلوگيري از اين دوبارهكاري بهتر است ابتدا ديوارها را قير و گوني نموده و حداكثر اين قير و گوني را تا 10 سانتيمتر روي كف ادامه دهيم و بعد از اجراي كاشيكاري و بلافاصله قبل از فرش كف نسبت به قير و گوني كف اقدام نموده و فوراً فرش كف را شروع نمائيم بهتر است قير و گوني كف سرويسها در دو لايه گوني و سه لايه قير انجام شود پس از اجراء حتماً بوسيله آب بستن در محل از غير قابل نفوذ بودن آن مطمئن شويم.
اگر قير و گوني كف را همانطوريكه در بالا اشاره شد بعد از كاشيكاري ديوار انجام ميدهيم بايد حتماً قير و گوني كف زير قير و گوني قبلي كه از ديوار روي كف آوردهايم قرار گيرد و بايد حتماً بوسيله قير داغ اين دو لايه بهمديگر بچسبد.
در موقع قير و گوني كف بايد دقت شود تا محل كف شور كاملاً آببندي شده و در صورت امكان اين قير و گوني داخل لوله كف شور قرار گيرد كه در اين صورت ميبايد لوله كف شور به اندازه كافي بزرگ باشد تا هم قير و گوني و هم كف شور را در خود جا دهد.
4ـ فرش كف
چنانچه كف داراي شيب باشد يعني اگر در كف سرويس كفشور كار گذاشته باشند محل سرويس را بايد با كفپوشهائي كه ابعاد آن كوچكتر باشد فرش نمائيم. اين ابعاد بستگي به بزرگي و كوچكي سرويس دارد زيرا با قطعات بزرگ مثلاً 30×30 نميتوان شيبهاي لازم را در مكانهاي كوچك اجراء نمود ولي چنانچه كف سرويس داراي شيب نباشد ميتوان براي فرش آن از هر اندازه كفپوش استفاده نمود مانند سراميك، موزائيك، سنگ، كاشيهاي مخصوص كف، اين نوع كاشيها بايد اولا مقاوم بوده و در ثاني ليز نباشند.
لايههاي ديوارهاي سرويسها از خارج بداخل
1ـ ديوار
2ـ قشر ماسه سيمان زير قير و گوني
3ـ قير و گوني
4ـ توري سيمي
5 ـ كاشي لعابي و ملات آن
قير و گوني
ارتفاع قير و گوني حمامها بايد در حدود 30 سانتيمتر بالاتر از دوش و براي آشپزخانهها و توالتها و روشوئيها نيز 30 سانتيمتر بالاتر از روشوئي و ظرفشويي باشد. در اين مرحله اگر يك لاگوني و دو لايه قير هم اجراء شود كافي است. در بعضي مواقع ارتفاع قير و گوني را در سرويسها بيشتر از 10 سانتيمتر ادامه نميدهند و بهمين دليل از اجراء لايه توري سيمي نيز خودداري مينمايند. اگرچه اين طريق از لحاظ عملي مجاز نيست ولي نگارنده تاكنون در هيچ ساختماني نديده است كه ديوار حمامي كه از داخل كاشيكاري شده است بعلت عدم اجراء قير و گوني تا ارتفاع لازم نم پس دهد فقط گاهي اوقات ممكن است بعلت بدكار گذاشتن وان حمام از محل درز وان و ديوار مجاور كه داراي شيب خوب نباشد آب بخارج نفوذ كند.
تور سيمي
اصولاً علت چسبيدن قشر ماسه سيمان به آجر و يا آجر به ملات اينست كه در آجرها خاصيت مكندگي آب وجود دارد در صورتيكه ملات يا قشر ماسه سيمان در مجاورت آن قرار گيرد مقداري از آب آنرا كه مخلوط با سيمان ميباشد ميمكد و در نتيجه تارهاي بيشمار نازكي كه يك سر آن داخل آجر و يك سر ديگر آن به ملات متصل است بين آجر و ملات بوجود ميآيد و اين رشتهها بدان شكل است كه گوئي ملات به آجر پنجه انداخته است البته لازم به توضيح است چنانچه قدرت مكندگي آجر از 5 درصد حجم آن كمتر باشد تمايلي به مكيدن آب ملات نشان نميدهد و اگر از 13 درصد حجم آن بيشتر باشد كليه آب ملات مجاور خود را مكيده و در اثر عدم انجام فعل و انفعالات شيميايي مانع سخت شدن ملات ميگردد.
حال اگر ملات ماسه سيمان پشت كاشي لعابي روي لايهاي مانند قير و گوني انجام شود كه بهيچوجه آب ملات را نميمكد در نتيجه بآن نميچسبد و بعد از خشك شدن اين دو لايه بصورت دو جسم جدا از هم كار ميكنند و در اثر كوچكترين ضربه لايه روئي فرو ميريزد. براي جلوگيري از اين موضوع چنانچه قير و گوني را تا ارتفاع 30 سانتيمتر بالاتر از محل دوش ادامه داده باشند روي آنرا يك لايه تورسيمي ميكشند كه ملات پشت كاشي لعابي به آن بچسبد. معمولاً تور سيمي را با ميخ بديوار متصل مينمايند. اين ميخ ها كه در قير و گوني فرو مي رود و آنرا سوراخ ميكند و در نتيجه ايجاد نقطه ضعفي در آن مينمايند بدين لحاظ بايد مجدداً روي ميخ ها را بوسيله قير اندود نمود بايد تور سيمي كاملاً كشيده و محكم بديوار نصب گردد زيرا اين توري بايد وزن كاشي و ملات پشت آنرا بخوبي تحمل نمايد.
بام
سقف آخرين طبقه هر ساختمان را بهم ميگويند. بامها به دو دسته تقسيم ميشوند :
1ـ بامهاي مسطح 2ـ بامهاي شيبدار
بامهاي مسطح
در اين نوع بامها كه معمولاً براي جلوگيري از سرايت رطوبت به داخل ساختمان بوسيله قير و گوني ايزولاسيون ميشود سه محل قابل مطالعه وجود دارد و بايد در آنها ديتيلهاي مخصوصي اجرا شود.
1ـ سطح كلي بام
2ـ سطح بام در محل ناودان
3ـ سطح بام در محل برخورد با جان پناه و يا ساير برآمدگيهاي ديگر.
لايههاي سطحي كلي بام از پائين به بالا بشرح زير است :
1ـ گچكاري داخلي
2ـ طاق ضربي و يا هر نوع طاق ديگر
3ـ بتن سبك براي شيببندي
4ـ ماسه سيمان زير قير و گوني و يا هر مصالح ديگري براي مسطح كردن زير قير و گوني
5 ـ قير و گوني
6 ـ قشر محافظ روي قير و گوني
7 ـ فرش موزائيك
ماسه سيمان زير قير و گوني
پس از خشك شدن و سخت شدن بتون سبك بايد سطح صافي براي زير قير و گوني ايجاد نمائيم اين سطح را ميتوان بوسيله يك لايه ماسه سيمان به ضخامت حدود 2 سانتيمتر ايجاد نمود و يا ميتوان اين سطح را بوسيله آسفالت ايجاد نمود با توجه به اينكه ماده چسبنده اسفالت قير ميباشد. براي زير قير و گوني مناسبتر بنظر ميرسد ضخامت آسفالت هم بايد پس از غلطك زدن در حدود 1 سانتيمتر باشد و پس از ريختن بايد بخوبي غلطك زده شود و همچنين بايد از آسفالتي استفاده نمود كه دانههاي آن ريزتر باشد بهر حال بايد كاملاً توجه داشته باشيم كه شيب بام حفظ شده و ناهمواريهاي موضعي ايجاد نشود براي حصول اطمينان از اين موضوع بهتر است قبل از اجراء قير و گوني از شيببندي اين لايه بوسيله ريختن آب مطمئن شويم زيرا با ريختن آب ملايم روي لايه ماسه سيمان با اسفالت گوديهاي موضعي بوسيله جمع شدن آب و برجستگيهاي موضعي بوسيله خشك شدن سريع آب معلوم ميگردد كه بايد بلافاصله نسبت به اصلاح آن اقدام نمود.
اگر اين لايه با ماسه سيمان انجام ميشود بايد تا دو يا سه روز روي آن مرطوب نگهداشت تا سيمان بخوبي سخت شود. در سرماي كمتر از صفر درجه اجراء ماسه سيمان صحيح نيست زيرا در اين صورت آب ملات يخ بسته و بعد از ذوب شدن يخ ماسه سيمان بصورت قشر جدا از هم و پودرمانندي در خواهد آمد كه به هيچ وجه براي زير قير و گوني مناسب نيست.
قير و گوني
قبل از انجام قير و گوني روي بام بايد يك سري كارهاي مقدماتي انجام شود اولا بايد دقت شود كه سطح سيمان كاملاً خشك باشد زيرا در صورتي كه سطح مرطوب باشد آب موجود در سطح حدفاصلي بين قير و سطح ماسه سيمان ايجاد خواهد نمود و مانع چسبيدن اين دو قشر به يكديگر خواهد شد.
ولي اگر اين لايه بوسيله آسفالت انجام شود اين مشكل وجود نداشته و بواسطه همجنس بودن آسفالت و قير اين دو لايه بهتر بهم ديگر ميچسبد.